تهران- ایرنا- بحران اوکراین در هفتههای اخیر نگاههای بسیاری را به خود دوخته است. در این میان برخی تلاش میکنند به هر شکل ممکن، این بحران را به سیاست خارجی ایران پیوند بزنند.
منطقه شرق اروپا مدتی است وضعیت تنشآلودی را تجربه میکند. تکاپوی کیف برای پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی و ابراز مخالفت روسیه از طریق استقرار نیروهای نظامی در مرزهای غربی، مدتهاست روابط دو کشور را مکدر کرده است. اساسا منطقه شرق اروپا با تنش و ناآرامی ناآشنا نیست. تاثیرات و فضای روانی به جا مانده از بلوکبندیهای دوره جنگ سرد و تلاش غرب برای یارکشی از حیاطخلوت روسیه، همچنان تحولات این منطقه را از خود متاثر میکند.
روابط پر فراز و نشیب روسیه و اوکراین در چارچوبی کلان
این نخستین بار نیست که مناسبات روسیه و اوکراین تا سرحد برخورد نظامی پیش میرود. روابط دو کشور از سال ۲۰۱۴ و پس از تحولات داخلی اوکراین و برکناری «ویکتور یانوکوویچ» رئیسجمهوری سابق و طرفدار روسیه، وارد دورهای جدید از مناقشات سیاسی، امنیتی و اقتصادی شده است. حمایت اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده از دولت غربگرای اوکراین و همچنین الحاق شبه جزیره کریمه به خاک روسیه توسط «ولادیمیر پوتین» روزبهروز بر پیچیدگی مناسبات و مناقشات دو طرف افزوده است.
اوکراین با وجود داشتن پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اقتصادی با روسیه، همیشه با دوراهی انتخاب غرب یا مسکو دستوپنجه نرم میکند و مخالفان و موافقان سیاسی هر دو رویکرد، همیشه بر سر کسب قدرت سیاسی با یکدیگر جدال و منازعه داشتهاند.
تحولات کشورهای اروپای شرقی پیش از این هم از نقشآفرینی غرب متاثر بوده است. وقوع سریالی انقلابهای رنگی از سالهای نخست هزاره جدید و روی کارآمدن دولتهای طرفدار و تحت حمایت غرب در جمهوریهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی سابق، سالهاست زنگ خطر را برای روسیه به صدا درآورده؛ انقلابهایی که بیشتر توسط سازمانها و بنیادهای آمریکایی طراحی شده و در راستای راهبرد جهانی کاخ سفید برای پر کردن خلاء قدرت شوروی سابق در اروپای مرکزی و شرقی، آسیا مرکزی و قفقاز و از میان برداشتن موانع هژمونی آمریکا عملیاتی شد.
در همین چارچوب اوکراین هم انقلابی نارنجی را در سال ۲۰۰۴ از سر گذراند؛ انقلابی که بنای تنشی مزمن در روابط مسکو-کیف را گذاشت و تداوم مداخلات غرب، این مناقشات را دامنهدارتر کرد و به سومین دهه از سده جدید کشاند.
حرکت خزنده ناتو و نفوذ غرب؛ خط قرمز مسکو
ناتو به عنوان سازمانی که فلسفه وجودی آن به سالهای جنگ سرد و فضای رقابتی میان دو ابرقدرت برمیگردد، در سالهای بعد از پایان جنگ سرد، تلاش کرد با بازتعریف ماموریتها و تعیین دستورکارها با توجه به اقتضائات نظم جدید بینالملل، وجود خود را توجیه کند.
دفاع جمعی و افزایش ایمنی کشورهای عضو در برابر تهدیدهای جدید بینالمللی توجیهی بود که صورت گرفت تا سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) تا ۲۰۰۴، حدود ۱۰ کشور کمونیستی سابق را به عضویت خود درآورد. همچنین تلاشهایی برای گسترش ناتو به حوزه بالتیک و پیشروی آن به نزدیکی مرزهای روسیه انجام شد. با عضویت سه کشور لتونی، لیتوانی و استونی، ناتو به همسایگی روسیه رسید.
اکنون ناتو با ۳۰ عضو قطعی، در برابر خواست اوکراین برای پیوستن به این سازمان فرش قرمز پهن کرده؛ کشوری که به طور سنتی، به روسیه نزدیک بوده است.اکنون ناتو با ۳۰ عضو قطعی، در برابر خواست اوکراین برای پیوستن به این سازمان فرش قرمز پهن کرده؛ کشوری که به طور سنتی، به روسیه نزدیک بوده اما در سالهای اخیر به موجب کنشگری مداخلهجویانه غرب، با مسکو وارد مناقشه شده است.
روسیه بارها در مورد نزدیکی ناتو به مرزهایش هشدار داده است؛ سازمانی که تحت پوشش به اصطلاح «دفاعی»، اهداف و منافع غرب در حوزه نفوذ سنتی روسیه را دنبال میکند.
رئیس جمهوری روسیه در جریان تنش کنونی نیز بارها تاکید کرده آمریکا و ناتو به مطالبات امنیتی اصلی مسکو در مورد اوکراین پاسخ ندادهاند.
پوتین در یک ماه اخیر بارها و از جمله در جریان گفتوگوی تلفنی اخیرش با رئیسجمهوری فرانسه و همچنین نشست مجازی با بایدن به صراحت اعلام کرده که درخواستهای اصلی روسیه «عدم پیوستن اوکراین به ناتو، عدم استقرار تسلیحات تهاجمی در نزدیکی مرزهای روسیه و بازگرداندن قابلیتها و ساختارهای نظامی ناتو به وضعیت پیش از پیوستن کشورهای عضو پیمان «ورشو» به ناتو» است؛ پیمانی که در دوره جنگ سرد، بسیج کشورهای بلوک شرق را در برابر اعضای ناتو برعهده داشت.
ادعای آمریکا، انکار روسیه و گلایه اوکراین
استقرار نیروهای نظامی روسیه در مرز با اوکراین، از سوی مقامهای غربی به قصد این کشور برای تهاجم به اوکراین تعبیر میشود. این مساله، محور نشست ۱۱ بهمن شورای امنیت بود که به درخواست آمریکا تشکیل شد. در این نشست سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، روسیه را متهم کرد که با استقرار بیش از ۱۰۰ هزار نیروی نظامی در مرز اوکراین به همراه بلاروس در صدد «انجام عملیاتی تهاجمی علیه اوکراین» است.
او به منظور واهمهسازی و در نتیجه همراهسازی اوکراینیها گفت: ما پیش از این قواعد کتاب بازی روسی را دیده بودیم. آنها از اطلاعات نادرست استفاده میکنند. آنها اوکراینیها را تشویق میکنند که نگران حمله نباشند، اما میدانیم که حمله ممکن است. اگر قصد استفاده از نیروهای نظامی را نداشته باشید، صد هزار نیرو جمع نمیکنید.
کشورهای غربی در حالی روسیه را به تحریک مرزی متهم میکنند که روسیه بارها تاکید کرده قصد ندارد به اوکراین حمله کند. «واسیلی نبنزیا» سفیر روسیه در ایالات متحده، در نشست شورای امنیت تاکید کرد که «هیچ شواهدی» وجود ندارد که نشان از برنامهریزی مسکو برای اقدام نظامی علیه اوکراین داشته باشد.
از نگاه برخی ناظران، آمریکا خود به بحران دامن میزند تا روسیه را به باتلاق جنگ کشانده و تحریمهایی جدتی را علیه شخص پوتین پیش ببرد.سفیر روسیه در آمریکا با انتقاد از اینکه «غرب به تنشها و مجادلات دامن میزند» گفت: بحث در مورد تهدید جنگ، به خودی خود امری تحریکآمیز است. شما به نوعی خودتان خواستار این امر هستید و میخواهید چنین چیزی رخ بدهد. شما منتظرید تا این امر به وقوع بپیوندد تا به این ترتیب حرفهایتان به واقعیت تبدیل شود. در عین حال این که روسیه هیچ وقت تائید نکرده که چه تعداد نیرو در مرز اوکراین مستقر کرده است.
شاید انتقاد مقامهای اوکراین از کشورهای غربی، گویای واقعیت اغراق در خصوص بحران روابط این کشور با روسیه باشد.
«ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهوری اوکراین به تازگی با انتقاد از آمریکا گفت: تنشزایی در شرق اروپا به اقتصاد اوکراین ضربه زده است. آنچه در رسانهها میشنویم اینطور است که گویی سربازان در خیابانها در حال تردد هستند و مردم در حال ترک خانهها؛ این درست نیست؛ نمیگویم تنشی نیست بلکه هشت سال است تنش وجود دارد.
زلنسکی افزود: به بایدن گفتم ما نیاز به ایجاد ثبات در اقتصاد خود داریم زیرا ارسال این سیگنالها که فردا جنگ شروع خواهد شد که حتی با زبان دیپلماتیک هم بیان نمیشوند، موجب وحشت در بازار و بخش اقتصادی اوکراین میشود.
با این حال آمریکاییها با متهم کردن روسها به «اقدامات تحریکآمیز»، خود به تنشها دامن میزنند. سیاست آمریکا در برابر اوکراین بر دو مولفه مبتنی است؛ نخست ارسال تجهیزات نظامی و دوم بررسی تحریمهای احتمالی علیه پوتین. از نگاه برخی ناظران، آمریکا خود به بحران دامن میزند تا روسیه را به باتلاق جنگ کشانده و تحریمهایی جدتی را علیه شخص پوتین پیش ببرد.
واشنگتن به گفته مقامهایش، از سال ۲۰۱۴، با اختصاص نزدیک به ۵ میلیارد دلار از اوکراینیها حمایت کرده است؛ مبلغی که ۲۰۰ میلیون دلار آن همین هفته گذشته و در جریان مناقشات اخیر تامین شد.واشنگتن به گفته مقامهایش، از سال ۲۰۱۴، با اختصاص نزدیک به ۵ میلیارد دلار از اوکراینیها حمایت کرده است؛ مبلغی که ۲۰۰ میلیون دلار آن همین هفته گذشته و در جریان مناقشات اخیر تامین شد.
رئیسجمهوری آمریکا هم از اعزام نیروی نظامی محدود به شرق اروپا برای کمک به اوکراین خبر داده است. تاکید بایدن بر کوچک بودن گروه نظامی که قرار است به شرق اروپا اعزام شوند، در حالی است که «جان کربی» سخنگوی پنتاگون چند روز پیش گفته بود حدود ۸۵۰۰ نظامی آمریکایی به حالت آماده باش هستند تا در صورت نیاز، به طور بالقوه در کوتاه مدت آماده استقرار در اروپا شوند.
این در حالی است که بسیاری از آمریکاییها نسبت به تحقق شعارهای بایدن در حوزه سیاست خارجی یعنی در اولویت قرار گرفتن آسیا به ویژه چین خوشبین نیستند. به نوشته روزنامه «نیویورک تایمز»، دولت بایدن دستکم سومین دولت آمریکاست که وعده اولویت دادن به آسیا در آن با ناکامی روبرو شده است.
به نوشته این روزنامه، این رویه کار دولت، کنگره و رسانههای آمریکاست که در هر زمان تنها با یک بحران سیاست خارجی مواجه شوند. در همین هفتههای اخیر که آمریکا مشغول بحران اوکراین بوده، آسیا هم شاهد تحولاتی بوده که از قلم آمریکا افتاده است؛ در همین بازه زمانی، کره شمالی برای ششمین بار موشکهای بالستیک پرتاب کرده. چین ۳۹ هواپیمای نظامی، بزرگترین اسکادران هوایی را در مسیر تایوان به پرواز درآورده است. هواپیمای اف ۳۵ آمریکا در دریای جنوبی چین سرنگون شد و نیروی دریایی آمریکا برای پیداکردن آن از کف اقیانوس با چین همکاری میکند و چین و روسیه رزمایش مشترک نظامی در اقیانوس هند برگزار کردند.
دولت آمریکا مقامهای مختلف را برای مدیریت هرکدام از این تحولات تعیین کرده است. اما تارنمای «پلیتیکو» در مقالهای نوشت: همه مقامهای ارشد دولت بایدن، دیپلماتها و مقامهای امنیتی شبانهروز در مورد یک مساله کار میکنند و آن اوکراین است. «ویلیام برنز» رئیس سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا (سیا) از مسکو و کییف دیدار کرده و «انتونی بلینکن» وزیر امورخارجه آمریکا به کشورهای اروپایی رفته است. «جیک سولیوان» مشاور امنیت ملی و تعدادی از سفیران آمریکا و حتی بایدن، با مطبوعات سراسر دنیا به صورت تلفنی مصاحبههای کاملی انجام دادهاند. ماموریت یگانه آنها این بود که همه را از این موضوع آگاه سازند در صورتی که پوتین به اوکراین حمله کند، تحریمهای سختی علیه روسیه اعمال خواهد شد.
به نوشته نیویورک تایمز، با توجه به تهدیدها در اوکراین، هرآنچه که لازم است، انجام میشود، اما در پایتختهای آسیا، برخی فکر میکنند دولت بایدن دچار پریشانی شده است.
ایران کلاه خود را بچسبد
در شرایطی که ایران در یک جبهه با تحریمهای بیرحمانه و فشارهای اقتصادی ناشی از آن دستوپنجه نرم میکند و همزمان در جبههای موازی، برای خروج از وضعیت پرفشار کنونی، مذاکرات هستهایی با طرف غربی را پیش میبرد، عدهای کنشگری ایران در عرصه سیاست خارجی را به مثابه بازی در زمین روسیه تعبیر میکنند. برخی نیز مدعی سیاست منفعلانه ایران در سیاست خارجی هستند و از وجهالمصالحه قرار گرفتن ایران و اوکراین در بدهبستانهای میان آمریکا و روسیه سخن میگویند.
در میانه تنشهای دیرین غرب و شرق، ایران کلاه خود را چسبیده؛ نه در زمین کسی بازی میکند، نه چنین ماهیت و وجههای از خود نشان داده که دیگران بخواهند و بتوانند آن را وجهالمصالحه قرار دهند.در همین راستا برخی سفر اخیر آیتالله «سید ابراهیم رئیسی» رئیسجمهوری به روسیه در روزهای پایانی دیماه و دیدار با پوتین را به تلاش مسکو برای یارکشی در برابر غرب در بحبوحه بحران اوکراین معنا کردند. همچنین چندی پیش بود که رئیسجمهوری اسبق کشورمان در دیدار با جمعی از فرهنگیان کشور ادعا کرد که روسیه با آمریکا روی ایران و اوکراین با هم معامله کردهاند؛ به این معنا که روسیه، اوکراین را مورد حمله قرار دهد و آن طرف هم اجازه داشته باشد به سمت ایران بیاید.
این سخنان، انتقادهای بسیاری را برانگیخت و بسیاری، این اظهارات را به اقدام خلاف امنیت ملی تعبیر کردند. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران، بر کنشگری مستقل و فعالانه ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی اذعان دارند.
آنچه مسلم است اینکه در میانه تنشهای دیرین غرب و شرق، ایران کلاه خود را چسبیده؛ نه در زمین کسی بازی میکند، نه چنین ماهیت و وجههای از خود نشان داده که دیگران بخواهند و بتوانند آن را وجهالمصالحه قرار دهند.
ایران در منظومه جدید سیاست خارجی خود، فقط هدف تامین منافع ملی را در افق نگاه خود قرار داده و اقداماتش را با این نشانگر تنظیم میکند. بر همین مبنا اقدامات دستگاه دیپلماسی از گفتوگو با طرف غربی گرفته تا گسترش تعامل با روسیه و چین، همه به منظور بهرهگیری از همه ظرفیتهای بالفعل و بالقوه ملی، برای رفع مشکلاتی صورت میگیرد که این روزها چون وزنهای پای کشور را از حرکت در مسیر اهدافش باز میدارد.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است
Leave a Reply