«این گزارش هم مثل قبلیها میشود، اصلا حرفهایمان به چشم کسی نمیآید. هر سال این حرفها تکرار میشود اما هیچکس کاری نمیکند و وضعیت سوختگی هرسال بدتر از قبل میشود.»؛ این جملات، بخشی از صحبتهای یک متخصص جراحی پلاستیک است که تنها عشق به کار و التیام درد مردم توانسته مجابش کند تا در یک بیمارستان با بیمارانی که خودش آنها را «فراموش شده» میخواند، بماند و خدمت کند…
به گزارش ایسنا، او میگوید: «خوشحالم که گزارش تهیه شود اما دیگر حتی کسی از خواندن این گزارشات ناراحت هم نمیشود چه برسد به اینکه بخواهند کاری کنند.»؛ پزشکی که از رنج بیمارانش در رنج است؛ بیمارانی که به واسطه حادثه و آتشسوزی، هم سلامت و هم تمام زندگی خود را یک شبه از دست دادهاند و حالا تنها چیزی که در بساط دارند یک “آه” است تا با نالههایشان سودا کنند.
سالها قبل که او را در یک نشست خبری دیده بودم هنوز امید داشت که بتواند با اطلاعرسانی درباره بیماران سوخته، کمک و حمایت مسئولین و خیرین را جذب کند؛ حالا اما پزشکی روبرویم نشسته است که تنها دغدغهاش ارئه بهترین خدمات با حداقلیترین امکانات است. اینکه دغدغهاش تنها بیماران هستند زمانی به وضوح برایم روشن میشود که مصاحبه را چندباری قطع میکند تا درباره برخی بیماران بدحال و بستری شدنشان در آیسییو به همکارانش نکاتی را بگوید و یا مصاحبه را به بهانه یک بازدید فوری از بیماری بدحال در اتاق عمل اندکی به تاخیر میاندازد. حتی جایی در حین صحبتهایش برای اینکه من هم عمیقا درد بیمارانش را درک کنم، عکس یک کودک که دچار سوختگی الکتریکی شدیدی در ناحیه صورت شده را نشانم میدهد و من شاید تنها دو ثانیه میتوانم عکس را ببینم و به سرعت چشمانم را میبندم اما هنوز و تا لحظه نوشتن این سطرها آن چهره معصوم و آن شدت سوختگی از نظرم محو نمیشود.
اواخر مصاحبه این بار او از من میپرسد «مگر انجام مصاحبه فایدهای هم دارد؟» و میگوید: «آنقدر هر سال این حرفها را تکرار میکنم که دیگر تصمیم به مصاحبه هم نداشتم؛ همین زمان مصاحبه را میگذارم که بیماری را درمان کنم که حداقل ثوابی برده باشم. کسی تا خودش درگیر سوختگی نشود به فکر بیماران ما نیست؛ یکبار یک عضو شورای شهر تهران دچار سوختگی شد و به اینجا آمد، همه به سوختگی توجه کردند اما او را هم از اینجا به بیمارستان دیگری بردند و نگذاشتند اینجا بماند؛ چون همیشه برای مسئولین بیمارستانهای بهتر و خصوصی وجود دارد. سوختگی درد اقشار ضعیف است، اگر مربوط به بیمارانی بود که رفاه داشتند، شاید بیشتر به این بیماری توجه میشد.»
دکتر مصطفی دهمردهای _ رئیس بیمارستان سوانح سوختگی مطهری در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا، درباره تاریخچه بیمارستان سوختگی شهید مطهری، میگوید: این بیمارستان در سال ۱۳۵۲ تحت عنوان بیمارستان سوانح و سوختگی توسط جمعیت آسیب دیدگان از سوختگی به عنوان اولین مرکز اصلی و تخصصی ارائه دهنده خدمات درمانی به بیماران سوخته شروع به فعالیت کرد و در حال حاضر نیز به عنوان یکی از مراکز آموزشی و درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران فعال است. هنگامی که بیمارستان ساخته شد، جراحان بزرگی از سراسر دنیا به بیمارستان میآمدند و اینجا به عنوان یک بیمارستان مدرن در خاورمیانه مطرح بوده است.
وی میگوید: پس از گذشت حدود نیم قرن از ساخت بیمارستان، هنوز از نظر ساختمانی تفاوتی در بیمارستان ایجاد نشده است و تنها چندبار بازسازیهایی داشتهایم.
وی افزود: این بیمارستان دارای ۱۱۳ تخت فعال و بخشهای مختلفی است که باتوجه به وضعیت خاص بیماران سوختگی و بر اساس نوع و درجه آن در هر یک از بخشهای مربوطه بستری میشوند، البته مصوبه اولیه تعداد ۱۵۷ تخت بوده است که هیچ وقت به این تعداد نرسیدهایم. همچنین یک اتاق عمل سوختگی ترمیمی با دو تخت و یک اتاق عمل سوختگی حاد با پنج تخت در بیمارستان فعال است.
دهمردهای با تاکید بر اینکه تعداد تختهای بیمارستان و کیفیت آنها استاندارد نیست، تصریح کرد: بیمارستان مربوط به ۵۰ سال قبل است؛ در حالی که اکنون موضوعات وابسته به سوختگی در کل دنیا تغییرات زیادی داشته است. هر تخت بستری باید در یک اتاق مجزا قرار داشته باشد و بیمار تمام خدمات مربوط به خود را در همان اتاق دریافت کند و بیماران با یکدیگر در تماس نباشند؛ در حالی که اکنون حتی تا ۴ بیمار در یک اتاق هم بستری میکنیم که این اصلا شرایط استانداری نیست؛ زیرا سبب انتقال عفونت از یک بیمار به بیمار دیگر میشود اما چون فضا و تخت کافی نداریم، این اتفاق میافتد. قطعا به دنبال کمبود امکانات و رسیدگی کمتر، احتمال مرگ و میر در بیماران سوخته افزایش مییابد.
او تاکید کرد: از سوی دیگر اتاقهای ICU بیمارستان هم به هیچ وجه استاندارد نیست و فضای کمی دارد که حتی مجبور میشویم در یک اتاق دو بیمار ICU را بستری کنیم و این درحالی است که برخی امکانات ما برای ۱۰ سال قبل است. اینکه بیمار با چند درصد سوختگی واجد شرایط بستری در ICU باشد، بستگی به حال عمومی و بیماری زمینهایاش دارد؛ اما میزان بروز مرگ و میر بیماران سوخته ما ۲۰ درصد از استاندارد جهانی بیشتر است. خدماتی که ما در ICU ارائه میدهیم اصلا قابل مقایسه و رقابت باکشورهای پیشرفته نیست.
وی درباره تهیه تختهای مخصوص بیماران سوخته، اظهار کرد: قبلا میگفتند تهیه هر تخت سوختگی یک میلیارد تومان هزینه دارد و حال با این وضعیت قیمت ارز احتمالا تهیه هر یک تخت استاندارد سوختگی تا ۴ میلیارد تومان هم هزینه داشته باشد.
رئیس بیمارستان سوختگی شهید مطهری درباره میزان مراجعات به این مرکز، توضیح داد: روزانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر مراجعه به درمانگاه سرپایی و ۱۰ بیمار به اورژانس داریم اما سوختگی اصلا حساب و کتاب مشخصی ندارد؛ چراکه برخی روزها ممکن است به واسطه وقوع یک حادثه وسیع، مراجعات اورژانس به یکباره چند برابر شود یا به عنوان مثال بروز سوختگی در ایران در زمستانها بسیار بیشتر است که این موضوع هم به دلیل استفاده از وسایل گرمایشی غیر استاندارد است.
وی افزود: سالانه در کشور ۳۰۰ هزار بیمار سوختگی داریم که ۳۰ هزار نفر از این تعداد بستری شده و حدود ۳۰۰۰ نفر آنها نیز جان خود را از دست میدهند. تقریبا ۱۰ درصد از کل آمار سوختگی به بیمارستان شهید مطهری مراجعه میکنند و به عبارتی سالانه ۳۰ هزار نفر مراجعه کننده و ۳۰۰۰ بستری داریم. به طور معمول به دلیل حوادث شغلی معمولا آمار سوختگی و مراجعات آقایان به ما بیشتر از خانمها است.
دهمردهای درباره میانگین سنی بروز سوختگی در کشور نیز به ایسنا، گفت: بیشترین بروز سوختگی در سنین ۱۳ تا ۲۵ سال است البته از نوزاد یک روزه که دچار سوختگی شده است تا یک فرد سالمند ۹۰ ساله هم مراجعه کننده سوختگی داشتهایم.
او در خصوص بروز سوختگی در کودکان و نوجوانان، بیان کرد: سوختگی معمولا در این گروه سنی بر اثر بیاحتیاطی رخ میدهد و به نسبت استاندارد جهانی، میزان بروز سوختگی در این گروه سنی در کشور ما بیشتر است. البته آمار مرگ و میر در افراد سوخته در سنین زیر ۲ سال و بالای ۶۵ سال خیلی بالاتر است؛ به شکلی که حتی یک بیمار مسن با بیماری زمینهای اما با پنج درصد سوختگی هم ممکن است فوت کند. هرچه درصد و درجه سوختگی افزایش یابد، میزان از کار افتادگی بیشتر میشود. الان هر یک درصد سوختگی حدود ۵ تا ۶ میلیون تومان هزینه و بار اقتصادی برای دولت دارد.
وی با تاکید بر اینکه به طور کلی میزان بروز سوختگی در ایران بیش از دنیا است، گفت: علت این موضوع نیز به این دلیل است که رعایت ایمنی در ایران موضوعی فراموش شده است و وسایل گازسوز، خودروها، سماور، فضای آشپزخانهها و… اصلا استاندارد نیستند. البته بیشتر موارد سوختگی در ایران مربوط به حوادث شغلی است.
این فوق تخصص جراحی پلاستیک، ترمیمی و سوختگی، درباره وضعیت دسترسی به امکانات و تجهیزات، بیان کرد: تجهیزات اولیه در بیمارستان موجود است، اما توان تهیه تجهیزات پیشرفته مانند برخی پانسمانهای نوین و… را نداریم، از طرفی دستگاههای قدیمی هم دچار فرسودگی شده است اما چون دستگاهی که قبلا به قیمت ۲۰ میلیون تومان خریداری میکردیم را امروز باید ۵۰۰ میلیون تومان خریداری کنیم و توان مالی نداریم، دیگر مجبور به استفاده از همان دستگاههای فرسوده و قدیمی هستیم؛ موضوعی که قطعا بر روند درمان بیماران اثرگذار است. الان اگر قرار باشد دستگاه درماتوم بخریم باید ۳۰۰ میلیون تومان هزینه کنیم و هر دو یا سه سال یکبار باید ۵ یا ۶ دستگاه درماتوم خریداری کنیم، آیا بیمارستان توانایی این هزینهها را دارد؟
وی افزود: در تمامی تجهیزات مربوط به سوختگی از وسایل قطع عضو گرفته تا تجهیزات پینگذاری و… ما مشکل داریم. گاهی اوقات فقط گاز وازلینه در دسترس داریم زیرا پانسمان خارجی بسیار گران است؛ همین الان یک شیت پانسمان خارجی از ۶ تا ۲۰ میلیون تومان قیمت دارد و این درحالی است که بیماری که به ما مراجعه میکند حتی برای پرداخت تنها ۱۰۰ هزار تومان پیش پرداخت بیمارستان هم مشکل دارد. الان به ما گفتهاند شما هزینه کنید که ما بعد از سال به شما پول بدهیم و ما بنا به قولی که گرفتهایم در حال هزینهکرد هستیم بدون اینکه پولی بگیریم.
او ادامه داد: تعرفهها نهایتا دو یا سه برابر شده باشد اما قیمت دستگاهها و تجهیزات ۲۰ برابر شده است. بعد میآیند به بیمارستانها میگویند خودگردان باشید؛ به این معنا که درآمد کسب کنیم که از پس هزینههای خود برآییم اما بیمارستان ما همیشه به دانشگاه علوم پزشکی ایران و وزارت بهداشت بدهکار است. به طور متوسط بیمارستان ما ماهانه یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان ضرر میدهد و بدهکار میشویم که سالانه ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان هم میشود و این زیان انباشه خود مشکلاتی برایمان دارد.
وی افزود: این یک واقعیت است که بیمارانی به ما مراجعه میکنند که از قشر بسیار ضعیف هستند و بعضا شاید همان زندگی سادهشان هم در آتش سوخته باشد و بیمار حتی هزینه دارو، غذا و تاکسی رفت و برگشت خود را نداشته باشد. ما نمیتوانیم از بیمار پولی بگیریم؛ پول یا از طریق خیرین سلامت یا وزارت بهداشت به ما میرسد و بعضا هم بدهکار میشویم. بخش مددکاری بیمارستان فعال است اما مددکاری هم توان اینکه این همه نیازمندی را پوشش دهد، ندارد.
او در پاسخ به سوالی درباره اینکه با توجه به قرارگیری درفصل بودجه بندی آیا درخواستی از تصمیمگیران بودجهای دارید؟، بیان کرد: ما دیگر هیچ تقاضایی نداریم چون کسی گوش شنوایی ندارد. مگر در موارد پیش که بارها تقاضا کردیم که به بیماران سوخته و بیمارستان سوختگی توجه بیشتری کنند، کسی به ما اهمیت داد؟ امیدی به مجلس هم نداریم چه در زمینه افزایش بودجه چه در زمینه وضع یک قانون برای حمایت از بیماران سوخته. سال قبل برای بیمارستانی که ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد تومان هزینه ساخت دارد تنها یک میلیارد تومان به ما اختصاص دادند؛ مبلغی که شاید تنها پاسخگوی درمان چند بیمار باشد.
وی افزود: خیرین سلامت همیشه در کنار ما بودهاند اما باید به مقوله سوختگی و حمایت از این بیماران توجه ویژهتری داشته باشند. خیرین معمولا توجه خود را معطوف بیماران مبتلا به سرطان و یا قلبی میکنند و تفکر عامه مردم این است که تنها دولت در مورد بیماران سوخته میتواند حمایت کند و نسبت به سایر بیماریها در مباحث خیریه به سوختگی توجه کمتری شده است.
او درخصوص سوختگیهای منجر به قطع عضو نیز به ایسنا گفت: در کسانی که دچار برق گرفتگی با برق فشارقوی و به عبارتی سوختگی الکتریکی میشوند باید قطع عضو صورت گیرد. ما موظف به کسب اجازه قطع عضو از بیمار هستیم اما معمولا همه بیماران مقاومت میکنند و هیچ مریضی در ابتدا قبول نمیکند باید دست یا پایش را قطع کنیم؛ به این دلیل گروه پزشکان و واحد مددکاری تمام شرایط را به بیمار شرح میدهند و بیمار با این علت که عدم قطع عضو ممکن است عوارض ناگوار و حتی مرگ برایش به همراه داشته باشد، رضایت به این کار میدهد.
وی تاکید کرد: اما در شرایط اضطرار و فوق اورژانسی که نتوانیم رضایت خود بیمار را بگیریم و پزشک تشخیص دهد که خطر جانی متوجه بیمار است، با نظر کمیسیون پزشکی قطع عضو انجام میشود. متاسفانه کشور ما یکی از بالاترین آمار سوختگیهای الکتریکی را دارد زیرا ایمنی رعایت نمیشود و آموزش درستی هم وجود ندارد؛ به عنوان مثال اجازه ساخت و ساز در محدوده سیمهای فشارقوی صادر میشود و کارگر هم بدون آگاهی هنگام کار آسیب میبیند.
رئیس بیمارستان سوانح سوختگی مطهری درباره آمار قطع عضو ناشی از سوختگی الکتریکی در سال گذشته، گفت: ۱۲۶ مورد سوختگی الکتریکی به ما مراجعه کردند که ۳۳ مورد از آنها قطع عضو داشتند؛ البته منظور عضو بزرگ است و ما قطع انگشت و … را در این آمار نیاوردهایم.
او درباره میزان سوختگی ناشی از اسید نیز گفت: این موضوع هم شامل سوختگی با اسید حین کار میشود و هم سوختگی ناشی از اسیدپاشی جنایی است؛ البته خوشبختانه آمار سوختگی ناشی از اسیدپاشی جنایی کاهش یافته است و سال ۱۴۰۰ تعداد ۷ مورد سوختگی ناشی از اسیدپاشی به بیمارستان ما مراجعه کردهاند. نکته قابل توجه این است که میزان از کار افتادگی در این افراد نسبت به سوختگیهای عادی بیشتر است.
او با تاکید بر اینکه پوشش بیمهای خدمات سوختگی رضایت بخش و مناسب نیست، گفت: معوقات ما در مورد بیمهها هم بالا است. گاها مطالبات خود را با یک سال تاخیر در حالی دریافت میکنیم که ۴۰ درصد تورم هم به آن اضافه شده است؛ بعد توقع دارند بیمارستان ما سودده باشد؟ الان یک پانسمان عادی سوختگی ۵۰۰ هزارتومان هزینه دارد. مریضی که ۷۰ درصد سوختگی دارد و باید روزی یکبار پانسمانش را تعویض کند هر بار پانسمانش دو تا ۳ میلیون تومان هزینه دارد و با این شرایط بیمه هم هر خدمتی را تحت پوشش نمیآورد. بیمه هزینه پانسمان را جزو هتلینگ حساب میکند؛ درحالیکه پانسمان سه برابر هتلینگ هزینه دارد.
وی افزود: مشکل کشور کم بودن سرانه سلامت است. دستمزد پزشکان ما کم است اما به خاطر اخلاق و انسانیت، فعالیت میکنند. علیرغم همه بیتوجهیها به موضوع سوختگی، پزشکان ما در تکنیکهای جراحی مشکلی ندارند و بهترین اعمال جراحی پلاستیک دنیا را انجام میدهیم و حتی ما الان در حوزه درمانهای سلولی هم اقداماتی انجام میدهیم، اما با هزینه خیلی کم چون دستمزدها واقعی نیست. پزشک کم نمیگذارد، اما شرایط قیمت ارز و تحریم در کنار کم توجهیها، همگی درمانهای سوختگی را تحت تاثیر قرار داده است.
او با تاکید بر اینکه درمان نوین و تکنیکهای جدید در بیمارستان وجود دارد، بیان کرد: به طور کلی در زمینه تکنیک، درمان و نیروی فردی پیشرفته هستیم؛ به عنوان مثال عمل “فری فلپ” که در ایران ما انجام میدهیم در مقایسه با آمریکا مشابه است اما ما امکانات کمی داریم و حتی میتوان گفت در کار تیمی و گروهی هم ضعیف هستیم. البته درمانهای سلولی در سطح خیلی محدود و در حد کار تحقیقاتی انجام میشود چون پول و امکانات نداریم.
او ادامه داد: با توجه به میزان پرداختیها هیچ پزشکی تمایل ندارد در بخش سوختگی کار کند. وقتی یک جراح پلاستیک میتواند یک عمل بینی انجام دهد و دستمزد چند برابر اعمال سوختگی دریافت کند، برای چه باید عمل سوختگی انجام دهد؟ همین امر سبب کمبود نیرو هم شده است. الان من ۲ سال است تقاضا کردهام که یک پزشک خانم برای انجام اعمال جراحی سوختگی به بیمارستان ما بیاید اما هنوز پزشکی پیدا نشده است و همه متخصصین و پزشکان بیمارستان ما آقا هستند. در مورد پرستار هم مشکل داریم. احتمالا نسل ما که بازنشسته شویم، دیگر تا چند سال آینده به دلیل عدم حمایتها از سوختگی هیچ پزشکی نیست که در حیطه سوختگی فعالیت کند و هر یک نیرویی که بازنشسته میشود، جایگزین ندارد.
وی درباره آثار کرونا بر روند درمان بیماران سوخته، اظهار کرد: ما در ارائه خدمات خود وقفهای ایجاد نکردیم اما خود بیمار به واسطه ابتلا به کرونا عوارض بیشتری تجربه میکرد و احتمال مرگ و میر هم در این افراد افزایش مییافت.
وی با اشاره به اینکه بیمارستان شهید مطهری یک مرکز ارجاعی است، گفت: ما بیمارانی که از شهرستان بیایند هم زیاد داریم که خانوادههایشان مجبور هستند به واسطه انجام درمان در تهران بمانند؛ ولی چون خود بیمارستان همراه سرا ندارد ما این دسته افراد را به خیر معرفی میکنیم و خیر هم مکانی برای اقامت به افراد اختصاص میدهد.
او در پاسخ به سوالی درباره وضیعت توریسم سلامت در بیمارستان شهید مطهری، بیان کرد: توریسم سلامت ما معمولا شامل بیماران افغانستانی میشود. ما بخش استاندارد با امکانات ویژه و IPD ارائه خدمت به تورست را در بیمارستان نداریم. بیمارستانی که ۵۰ سال قبل ساخته شده و امکانات و تجهیزات کاملی هم ندارد چه خدمتی میتواند ارائه دهد که توریست را جذب کند؟ توریست برای امکانات، تجهیزات، هتلینگ و خدمات خوبی که ارائه میشود میآید و اگر بتواند در بیمارستان خصوصی این خدمات را دریافت کند آیا میآید به ما پول بدهد و بستری شود؟
وی در بخش دیگری از سخنانش ادامه داد: بیمارستان سوختگی شهید مطهری به لحاظ ایمنی زلزله و آتشنشانی اصلا وضعیت مناسبی ندارد؛ این بیمارستان نه چک لیست ایمنی دارد و نه چک لیست آتشسوزی و حتی مانند ساختمان پلاسکو بیش از ۱۰ بار هم اخطار تخلیه گرفتهایم؛ اما اگر ما الان اینجا را تخلیه کنیم به کجا برویم؟
او تاکید کرد: یک بیمارستان سوختگی در منطقه کن در حال ساخت است که قرار بود سال ۱۳۸۶ به ما تحویل دهند اما با اینکه کار ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است اما هنوز اتفاقی نیفتاده است. ما اینجا در محوطه خود بیمارستان هم امکان اضافه کردن فضای دیگری نداریم.
وی افزود: البته گمان نمیکنم سایر بیمارستانهای تهران هم وضعیت بهتری داشته باشند ما نیاز داریم هر ۱۰ یا ۱۲ سال یکبار بیمارستان جدید بسازیم اما چند بیمارستان خوب ساختهایم؟ الان آتش نشانی بگوید چند بیمارستان در تهران ایمن است و اخطار ندارد؟ الان فکر کنید بیمارستان ما را به دلیل اخطارهایی که داشته است، پلمب کنند، خب بعد بیماران به کجا بروند؟
او با تاکید بر اینکه برای انجام هر کاری نیاز به پول و بودجه است، بیان کرد: ما زمانی یک باند ساده را ۲۰۰۰ تومان میخریدیم و امروز قیمت همان باند به ۲۰ هزار تومان رسیده است. حال فکر کنید هزینهها در ابعاد کلان به چه صورت است؟ غذای بیمار که با ۶۰۰۰ تومان تهیه میشد، اکنون با ۶۰ هزار تومان تهیه میشود، آیا رشد تعرفههای فعلی پاسخگو است؟ ارائه خدمات بهداشتی قوی نیازمند یک اقتصاد قوی است و زمانی که در اقتصاد مشکل داشته باشیم خدمات بهداشتی و درمانی هم با مشکل روبرو میشود.
ده مردهای ادامه داد: یک پماد آنتی اسکار که بیمار قبلا ۱۵۰ هزار تومان آن را تهیه میکرد الان باید به قیمت یک میلیون و ۵۰۰ هزارتومان تهیه کند و بیمار پول ندارد و بیمه هم که تعهدی ندارد. یا در مثالی دیگر میبینیم که اکثر بیماران، لباس سوختگی نمیخرند چون پول خرید آن را ندارند و بدنشان گوشت اضافه میآورد. بیماری که دچار سوختگی میشود، باید غذای خوب، مقوی و پر پروتئین بخورد اما آیا این امکان برای تمام این بیماران فراهم است؟ مصرف میانوعده برای این بیماران ضروری است اما ما به دلیل مشکلات بودجهای مجبور به حذف میانوعده بیماران شدیم.
وی با اظهار ناامیدی از این که این موضوعات به چشم هیچکس نمیآید، گفت: این درحالی است که بیمارستان سوختگی شهید مطهری رفرنس کشوری و پایتخت است و در پایتخت یک کشور باید بهترین خدمات ارائه شود اما اگر الان یک بازدید کننده خارجی به بیمارستان بیاید خجالت میکشیم اینجا را به او نشان دهیم.
او با اشاره به اینکه بیمارستان سوختگی خصوصی فعالی در کشور وجود ندارد، گفت: اگر هم بیمارستانی فعال باشد قطعا هزینههای زیادی میگیرد. الان یک مریض سوختگی که به بیمارستان سوختگی خصوصی برود باید حداقل ۲۰۰ میلیون تومان پیش پرداخت بدهد. هزینه آی سی یو سوختگی بیمارستانهای خصوصی حداقل شبی ۲۰ میلیون تومان است. سایر بیمارستانهای عمومی و دولتی هم به دلیل ضررده بودن بخش سوختگی، زیربار افتتاح این بخش در بیمارستانهای خود نمیروند.
او تاکید کرد: در سطح کشور تنها مراکز شهرهای بزرگ، بیمارستان تخصصی سوختگی دارند و این تعداد قطعا پاسخگوی نیاز کشور نیست. تنها دانشگاه علوم پزشکی که در پایتخت برای پذیرش بیماران سوختگی بیمارستان دارد، دانشگاه علوم پزشکی ایران است و در کلِ تهران شاید ۵ یا ۶ جراح پلاستیک در حوزه سوختگی فعالیت میکنند.
منبع خبر: خبر گزاری ایسنا
Leave a Reply